مرغ خانگی زیر گونهای از گونهی مرغ جنگلی سرخ و از اعضای خانوادهی قرقاولان است. این جاندار با جمعیتی بیش از 7/23 میلیارد در سال 2018 یکی از گسترده ترین جانداران اهلی در جهان هستند که سالیان پیش توسط انسانها اهلی شده اند، که علت این جمعیت بالای مرغها ، پرورش این گونه به عنوان غذا توسط انسانهاست که به دو نوع گوشتی و تخم گذار دسته بندی میشوند.
مرغها به صورت طبیعی بین 5 تا 11 سال بسته به نژادشان عمر میکنند.
در مرغداری تجاری یک جوجه گوشتی تا قبل از کشتار تنها 6 هفته زندگی میکند و جوجههای نیمه گوشتی و تخم گذار پرورشی (دستکاری ژنتیکی شده) تا سن یکسال حدود 300 تخم گذاشته و پس از آن که توان تخم گذاری آنها کاهش مییابد به گشتارگاه میروند تا از آنها در تهیه غذای پرورشی استفاده شود.
مرغها اجتماعی هستند و به صورت گلهای زندگی میکنند. هر کسی مدتی با مرغها سرو کار داشته باشد متوجه این موضوع میشود که مانند سگها، گربهها و انسانها دارای شخصیتهای متفاوت هستند و علت و معلول را به خوبی متوجه میشوند و از تجربههای هم نوعان خود میآموزند و حتی به نسلهای بعدی خود منتقل میکنند. فعالیتهایی که براش سازگار شدند گشتن به دنبال غذا، حمام گرد و غبار گرفتن و از خانواده و جوجههای خود مراقبت کنند. مرغهایی که به صورت انتخابی برای تولید حداکثر تعداد تخم پرورش داده میشوند، تا دو سال در قفسهای سیمی با شش پرنده دیگر زندانیاند. قفسها آنقدر کوچک و شلوغ هستند که مرغها حتی نمیتوانند بالهای خود را باز کنند یا رفتارهای طبیعی دیگشون رو داشته باشند.
گاهی برخی از پرورش دهندگان و صاحبان مرغداریها به وسیله فرآیند پر ریزی اجباری اقدام به بازیافت مرغها میکنند. این فرایند در شرایطی که مرغها زندگی طبیعی دارند به صورت معمولی اتفاق میافتد یعنی مرغها در فصل سرد پرها را از دست میدهند و پرهای جدید در میارن. در این دوره تخم نمیذارن و با گرم ماندن و رشد پرهای جدید نیروی تولید مثل آنها تجدید میشود و در دوره جدید تخم گذاری بیشتری اتفاق میافتد. اما در پرورش صنعتی مرغ تخم گذار، مرغها را 4تا 5 روز تغذیه نکرده و بی آب میذارن. به این ترتیب یک پرریزی مصنوعی اتفاق میافتد و تعدادی از مرغها در این شرایط از بین میروند. اما با این کار طول عمر مرغها در تخم گذاری بیشتر شده و تخم با کیفیتتری تولید میکنند. این فرایند گاه دو تا سه بار انجام میشود و بعد مرغ به کشتارگاه میرود.
عمل تخم گذاری روزانه مرغها در اصل همان سیکل قائدگی در انسانهاست که در صورتی که نطفه به آن برسد، تخم مرغ تبدیل به جوجه میشود.
هر مرغ با هر تخمی که میگذارد مقداری از کلسیوم بدنش را از دست میدهد و گاهی برای جبران این کلسیوم از دست رفته تخمی که گذاشته را سوراخ میکند و میخورد. در صنعت به خاطر اینکه مرغ به تخم مرغ آسیب نزند و در اصل برای پرورش دهنده ضرر به بار نیاورد نوک آنها در زمانی که از تخم بیرون میآیند چیده میشود. نوک چینی باعث ایجاد استرس در طیور میشود و در اثر این درد و ترس اشتهای پرنده هم تا چند روز کاهش پیدا میکند که البته نوک چینی که یه کار دردناک برای جوجههاست فقط به این دلیل نیست! یکی از این دلایل میزان ریخت و پاش دان و هدر رفت آن کمتر میشود. در نتیجه پرورش دهنده برای کاهش هزینههای تولید اقدام به نوک چینی طیور میکند. بخش تولید و تأمین دان هزینهبر ترین بخش پرورش پرندگان است.
مرغ ها و طیوری که بطور دائمی در سالنهای پرورشی هستند به دلیل تراکم بیش از حد در این سالنها بیشتر در معرض بیماری کانیبالیسم (همنوع خواری) قرار میگیرند. بروز این نوع رفتار باعث میشود که پرنده ها شروع به خوردن خود و یا همنوعان خود نمایند. دلایل کانیبالیسم در طیور متعدد است ولی در حالت کلی این رخداد در اثر نبود یا کمبود برخی مواد در پرندهها اتفاق میافتد که در این حالت پرندهها بدن خود یا حتی پرندههای دیگر را نوک می زند.
یکی از عوامل موثر در تخم گذاری مرغها نور روز است.
در صنعت برای تخم گذاری بیشتر پرورش دهندهگان نور روز را شبیه سازی میکنند که تخم بیشتری دریافت کنند که این عمل بسیار برای مرغها آسیب زنندهست زیرا افزایش بیش از حد نور نیز پیامدهای منفی به دنبال دارد. بعنوان مثال ساعات نوردهی زیاد و یا افزایش شدت نور باعث تحریک جوجه ها و یا مرغ ها میشود. در نتیجه تحرک مرغ ها بیشتر شده و انرژی از دست میدهند و دان بیشتری مصرف میکنند. علاوه بر این نور زیاد باعث پرخاشگری و تحریک سیستم عصبی مرغها میشود که در نتیجه آن مرغها به عارضه هم نوع خواری دچار میشوند.
لحظه تبدیل تخم نطفه دار به جوجه و تقلای آن برای خروج از تخم بسیار لذت بخش میباشد. اما در صنعت پرورش مرغ به خصوص مرغهای تخم گذار، ادامه ماجرا برای جوجهها به شدت غمانگیز و ترسناک میباشد. مخصوصا برای جوجههایی که جنسیت آنها نر میباشد. جوجههای نر برای پرورش دهندگان معمولا توجیه اقتصادی ندارند و عملا یا حذف فیزیکی میشوند و یا سرنوشت، آنها را به شکل جوجه رنگی به دست بچههایی میرساند که به دنبال یک اسباب بازی زنده هستند. جوجههای رنگی نیز دیر یا زود طولی نخواهد کشید که به خاطر سوء تغذیه و بسیاری از مشکلات دیگر تلف خواهند شد.
جوجههایی که جنسیت آنها نر میباشد و در اصطلاح خروس میباشند، بعنوان ضایعات در صنعت مرغداری به شمار میآیند و محکوم به مرگ. زیرا آنها قادر به تخم گذاری نیستند و همچنین سرعت رشد آنها کمتر میباشد و برای مصارف گوشتی نیز به صرفه نیست آنها را پرورش داد.
تعیین جنسیت درست در همان روز اول تولد و معمولا 24 ساعت بعد از بیرون آمدن جوجه از تخم انجام میگیرد و جوجههای نر به شکل دردناکی قربانی خودخواهی و طمع انسانها میشوند.
از آنجایی که در یک دوره جوجه کشی، نزدیک به 40 الی 50 درصد جوجهها معمولا نر میباشند، تعداد جوجههایی که برای معدوم سازی جدا زده میشوند، زیاد میباشد. مخصوصا در فارمهایی که هر بار بیش از 10 هزار جوجه یک روزه در هر دوره تولید میکنند. جوجههای ماده در هر صورت خریداران خود را دارند. جوجههای ماده را برای دو هدف اقتصادی پرورش میدهند یا برای تخم گذاری و یا برای تولید گوشت مرغ. هر چند سرنوشتی که در انتظار آنها است بهتر از جوجه خروسها نخواهد بود و فقط کمی زمان بر است تا آنها نیز طعم مرگ را بچشند. در کشور ما نیز ماهانه سه میلیون جوجه یکروزه به دلایل مختلف کشته میشوند.
در زمینه معدوم سازی جوجه خروس ها در برخی از کشورها گزارش شده که جوجه ها را زنده زنده با چرخ گوشت معدوم میکنند. برخی از پرورش دهندگان پرندهای شکاری نیز با همین جوجههای یک روزه زنده، غذای تازه در اختیاز پرندههای شکاری خود قرار میدهند. برخی جوجههای مازاد را روانه کورهها و چاههای تلفات میکنند. رایجترین شیوههای معدومسازی، خفهکردن با گاز یا خردکردن در آسیابهای پرسرعت است.
جوجههای ماده هم که به سرنوشت مادران خود دچار میشوند.
در نهایت بعد از مطلع شدن از روش پرورش دهی مرغ و تخم مرغ این ما هستیم و وجدانمان که از این موجودات به عنوان غذا استفاده کنیم در صورتی که بدون خوردن اونها نمیمیریم و قانون بقایی این بین وجود ندارن.
دنبال صلح میگردیم و خودمون از این صنایع حمایت میکنیم با پول دادن و خریدن و زجر دادن به این حیوانات که اونا هم همانند ما و دیگر موجودات ساکنین این کره خاکی هستند.پس صلح رو از بشقاب غذاتون شروع کنید.
دیدگاه خود را بنویسید